اشــــــــــراقـی

شبی در خلوت اشراقی خود میهمانم کن ...

اشــــــــــراقـی

شبی در خلوت اشراقی خود میهمانم کن ...

سینـمای اشـراقی در بادی نـظر اصطلاحی عجیب به نظر می رسد. در فرهنگ و ادبیات کـهن فلسـفی و عرفـانی مـا از اشـراقـی و حکمت اشراق سخن به میان آمده است که اساس آن را بر تابش نور و فیوضـات الهـی بر عقول و قلوب آدمیان است.

اما سینــما را که بر مـدار تکنیک و صنـعت و هنـر مـدرن دایـر است، چه نسبتی است با اشـراق و سینـمای اشــراقی ؟

طبقه بندی موضوعی

۵ مطلب در خرداد ۱۳۹۲ ثبت شده است

هنگامی که از استان اصفهان به سمت شهرکرد حرکت می کنی، روستایی زیبا به نام «هوره» نظرت را به خود جلب میکند. روستایی که از نظر جمعیت شناسی با گذشتن از جمعیت 5000 نفر، الان دیگر شهر شده است. روستایی کوهستانی و پلکانی که عمده محصول آن بادام است. مردان روستا در زمستان ها برای کسب درآمد، به شهرها می روند و در آنجا مشغول فعالیت های ساختمانی می شوند.


در مدت زمان تعطیلات عید که آنجا بودم، حقیر از موقیت استفاده کرده و سعی داشتم زیبایی طبیعت آنجا را با لنز دوربین خود به نمایش درآورم.


*بقیه عکسها در ادامه مطلب*


پ.ن : 

1- با نوشتن چند خـط اول، سعی داشتم آگاهـی مختصری در مورد این روسـتا به دوستان بدهم.

2- عکس هایی را که بنده در اینجا به نمایش گذاشتم، بیوگرافی و ساختار شکل روستای هوره نیست؛ بلکه تصاویری را که از دید بنده، میتوانسته جنبه هنری داشته باشد، قرار داه ام.


سیدمحمد بهار
۳۱ خرداد ۹۲ ، ۲۲:۰۳ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۵ نظر

انتخابات ریاست جمهوری هم با همه شیرینی ها و تلخی های خود تمام شد.

شیرینی حضور حماسی مردم از یک طرف؛ و تلخی از دست دادن اصلح از طرفی دیگر. 


اما چند جمله ای برای آقایان:


به رئیس جمهور منتخب:

امیدوارم روزهای خوبی را با شما تجربه کنیم.


برای محمد باقر قالیباف:

این همه منم منم کردن ها، افتخار به کار اجرایی داشتن ها و ... به کجا رسید؟ نظرسازی های دروغین رسانه های وابسته به شما که هر روز آماری مبنی بر اول بودن شما انتشار می دادند، چه شد؟ این همه اسراف، خرج ها و هزینه های سنگین، شما را پیروز کرد ؟ تخریب های مکرر رسانه های وابسته به شما نسبت به یکی از نامزدها و طرفدارانشان، چه نفعی برایتان رساند ؟ این بی اخلاقی ها رسمش نبود.

حرف زیاد است؛ بگذریم ....


برای علی اکبر ولایتی:

همیشه در ذهنمان جایگاهی والا برایتان تصویر می کردیم.

اما به صراحت می گویم که : خود غلط بود آنچه می پنداشتیم ...

از منم منم کردن هایتان، از حرف های ناصادقانه خود، از خود خواهی هایتان، از این که به عهد خود وفا نکردید و به پیمانی که خود در آن ائتلاف بستید، عمل نکردید. از اینکه بی شک شما هم ریزه خوار نان هاشمی رفسنجانی هستی و ...

شما که می دانستید رایی ندارید، به کدامین دلیل اصرار بر ماندن کردید؟ نامه آقای هاشـــمی؟

در آخرین جلسه ای که برای اتحاد کردن اصولـگرایان تشکیل شد، به کدامین دلیل حضور نیافتید؟

به جای آنکه اشتباهایتان را گردن بگیرید، می گویید: خدا رو شکر که بار مسئولیت، از روی شانه هایم برداشته شد. بی شک شما یکی از مقصرین این باخت هستید. 

متأسفم!


برای حداد عادل:

خدا رو شکر که رفتی و اسطوره شدی.

از همه تلاش هایی که تا آخرین لحظه برای متحد کردن این آقایان انجام دادی و خودت را وقف دفاع از نظام کردی تشکر میکنم.


برای محسن رضایی:

غصه ای نسیت سردار.

منتظر حضور گرم شما در انتخابات آتی هستیم!

هیچ گاه قدرت کاریزمای شما را در تاثیری که روی باکری ها و همت ها گذاشتید و آنها را به اینجا رساندید نمیتوانیم نادیده بگیریم.

تقاضای جدی می کنم که به ما هم نظری کنید، بلکه ما هم حول حالنا بشویم.

بگذریم ...


برای سید محمد غرضی:

از صمیم قلب خوشحال شدم  وقتی دیدیم این همه رای آوردید.


برای سعید جلیلی:

بی شک اصلح بودی و دیگران به هر بهانه ای پشتت را خالی کردند. به هر نحوی که شد تو را تخریب نموده و تهمت های نا روا به تو بستند، اما تو با رفتار خود، اخلاق مداری را به آنها ثابت کردی. نشان دادی که بدون تهمت و افترا، بدون دروغ، بدون تخریب و اسراف، بدون وعده دادن های دروغین و پوشالی و با اخلاق هم می توان برنده بود. بدون شک تو برنده این انتخابات بودی.

صد حیف؛ قدر تو را ندانستند!

تو یک الگو بودی برای همه، هیچ گاه فراموشت نخواهم کرد.






سیدمحمد بهار
۲۷ خرداد ۹۲ ، ۱۹:۱۶ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۸ نظر
مسئولان و مقامات هر کشوری بر اساس سیاست ‌های خارجی که دارند، به کشورهای مختلف سفر کرده و با مقامات آن کشور دیدار و گفتگو می‌کنند. حتما مشاهده کرده اید که معمولا بعد از این دیدارها، بازار کنفرانس های خبری و مصاحبه با شبکه ها و خبرگزاری های مختلف داغ می شود.

مسئولین کشور ما هم از این قضیه مستثنی نیستد!

اما تا به حال شده است که از خود سوال کنید که چرا یک مسئول ما وقتی به کشورهای غربی سفر می کند با شبکه های مختلف خبری و خبرگزاری ها مصاحبه می کند و ما از این امتیاز محروم هستیم؟

تا به حال مشاهده کرده اید که ما با یکی از مقامات کشورهای غربی، مصاحبه خبری داشته باشیم؟ رئیس جمهور ما وقتی به سازمان ملل می رود، با هر شبکه ای که فکرش را بکنید مصاحبه میکند ولی ما حتی حق مصاحبه با یک مقام دولتی آمریکا و یا کشورهای اروپایی و ... را هم نداریم؟

ما در داخل کشور به آنها مجوز فعالیت داده ایم. به راحتی اجازه می دهیم که شبکه های غربی در کنفرانس های خبری ما شرکت کنند و سوالاتشان را بپرسند ولی ما تا به حال در کدام کنفرانس خبری آنها شرکت داشته ایم و به ما اجازه مصاحبه داده‌اند؟

بعد از ۴ دور مذاکرات فشرده میان ایران و کشورهای ۱+۵، کاترین اشتون مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در کنفرانس خبری حاضر شد و به سوالات خبرنگاران پاسخ داد. اما از پاسخ به سوال مرتضی غرقی خبرنگار ایرانی که میکروفون به دست آماده طرح سوال خود بود طفره رفت و به سرعت سالن کنفرانس را ترک کرد.

در واقع می توان گفت که آنها ما را «تحریم رسانه ای» کرده اند.

متاسفانه ما رسانه را جدی نگرفته و از آن غفلت کرده ایم و باید این را اعتراف کنیم. رسانه در دنیا یک ابزار قدرتمند به حساب می آید. غربی ها از آن به خوبی استفاده می کنند و ما را تحریم رسانه ای هم کرده اند.

نادر طالب زاده می گوید: « شش سال است که دارم می گویم رئیس جمهور ما نباید با رسانه های خارجی مصاحبه کند. چگونه است که رسانه های غربی می توانند با رئیس جمهور ما مصاحبه کنند، اما ما نمی توانیم با یک مسئول آمریکایی مصاجبه کنیم؟ ما خودمان این تحریم را پذیرفته ایم و متأسفانه اولین کسی هم که این تکبر را می‌پذیرد، خود رئیس جمهور است.»

مگر نمی شود که تحریم رسانه ای آنها را درهم شکنیم؟ مگر در این سی و چهار سالی که از پیروزی انقلاب اسلامی میگذرد و ما را از لحاظ گوناگون تحریم کردند، پیشرفتی نداشتیم؟ تحریم های آنها به فرصت برای ما تبدیل شد. پس چرا در این زمینه کاری نمیکنیم؟

مگر نمی شود قانونی وضع کرد که تنها در صورتی با غربی ها مصاجبه می کنیم که ما هم بتوانیم با آنها مصاحبه کنیم؟

اگر قرار است مواضع کشورمان برای آنها معلوم شود، مگر ما رسانه نداریم؟ راهکار نداریم؟ چرا از ظرفیت شبکه های پرس تی وی و هیسپان تی وی استفاده نمی کنیم؟ جالب است بدانید که در کشور انگلستان ده میلیون نفر، شبکه پرس تی وی را مشاهده میکنند.


طالب زاده می گوید:«در گذشته مسئولین چینی با رسانه های آمریکایی مصاحبه می کردند، اما برعکس آن، امکان پذیر نبود. چینی ها این تکبر رسانه ای غربی ها را شکستند.»

کی قرار است به این روند ذلت پذیری پایان دهیم؟ کی قرار است این تحریم پوشالی آنها را نیز در هم شکنیم؟ مگر ما در برابر دفاع از حقوق هسته ای خود دفاع نکردیم ؟ الان مگر با عزت نیستیم ؟ پس چرا در برابر این حق خود سکوت می کنیم و هیچ اعتراضی انجام نمی دهیم؟ اگر به دنبال حق رسانه ای خود بودیم، الان جایگاه ما در دنیا متفاوت بود.

خودمان مقصریم ...

پرفسور مولانا می گوید :«پذیرفتن این تحریم رسانه ای، بزرگترین حماقت رسانه ای ما ایرانی هاست.»


چــــــــــــــرا؟

و

تا به کـــــــــــــــــــی ؟


پ.ن :

1.به عنوان یک شهروند ایرانی، از رئیس جمهور آینده کشورم، در حوزه رسانه این خواسته رو دارم که برای پایان دادن به این تحریم و اوضاع، تدبیری بیاندیشه.


2. با آشنایی که از مواضع نامزدها دارم، بعید میدونم کسی حاضر به انجام این کار باشه؛ مگر شخص دکتر جلیلی؛ و مطمئن هستم که اگر به پیروزی برسند، آقای طالب زاده که در تیم رسانه ای ایشون هستند، این مطالبه رو پیگیری می کنند.


3. ان شاء الله؛ با رأی به دکتر سعید جلیلی، حماسه ی سیاسی ماندگاری رقم خواهیم زد.


سیدمحمد بهار
۱۹ خرداد ۹۲ ، ۱۷:۱۱ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۷ نظر

صـــرفاً جهــت اطــلاع !!!


وحید یامین پور:

لذتی که در سکوت هست در پروپاگاندا نیست! جلیلی ضد تبلیغ است، کم حرف است، اگر کلمه های «تهدید»، «فرصت» و «سازوکار» را ازش بگیری، نمی تواند جمله اش را تمام کند. کم ارتباط است و سرد، حتی وقتی می خندد هم یخ می کنی. کلاً جلیلی ضد رسانه است. آنها که میخواهند تبیلغش کنند، سردرد میگیرند. احتمالا هیچکس نمی تواند یک جمله ی هیجان انگیز از او بشنود یا اورا وادار کند رفتاری نمایشی انجام دهد.
 
چند شب پیش وقتی تلویزیون از او رونمایی کرد مردم با یک بچه مثبت سربه زیر ولی محکم و قاطع آشنا شدند. احتمالا خیلی ها تلاش کردند بفهمند او چه می گوید، ولی نفهمیدند. اما این همه ماجرا نیست.
 
مخاطبان رسانه خودشان پیام رسانه ای را رمزگشایی میکنند. خیلی اوقات آنها به حرفها گوش نمی دهند بلکه به ترکیبی از حرکات، نشانه ها و واکنشها توجه می کنند. هر کاندیدایی هاله ای رسانه ای دارد - البته نه هاله نور - که ادبیات و سخنان فقط بخشی کوچک از این هاله را تشکیل می دهد.
 
هیچکس نمی تواند انکار کند در رمز گشایی مخاطبان تلویزیونی، نشانگان جلیلی هم نشینی و همسایگی بسیاری با احمدی نژاد دارد. اما هرچه بیشتر میگذرد مردم با یک ورژن متفاوت از یک احمدی نژاد نجیب، کم حاشیه، سرد، قاطع و «دشوار یاب» آشنا می شوند. این یک واقعیت است که جوّ را همین هاله های متفاوت و «دشوار یاب» می سازد. آدمی که نتوان پیش بینی اش کرد و در عین حال در چشمهایش بتوان برق زیرکی و قاطعیت را خواند.
 

اینها را گفتم که دائم از اینکه کاندیدای مورد علاقه تان آنچنان که توقع دارید حرف نمی زند، نگران نباشید.

پ.ن: هدف بنده از گذاشتن این پست راه انداختن حرف ها و بحث های سیاسی نبود؛ بلکه از دوستان انتظار داشتم به نقد و بررسی این نظر در حوزه رسانه (تایید یا مخالفتش مهم نیست) بپردازند؛ و به معنی تایید کامل بنده از مطلب بالا نمی باشد.
سیدمحمد بهار
۰۷ خرداد ۹۲ ، ۲۲:۰۹ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ نظر

همراه تو می شوم


دستانم را به دستانت می دهم 


با تو پیمان می بندم 


هم صدایت می شوم 


برای رسیدن به یک هدف ...




پ.ن : به قول استاد باقرزاده : 

« آنچه مسلّم است، هرگز به آنهایی که در طول ماههای اخیر (و بعضاً سالهای اخیر) عطش خود را برای رسیدن به قدرت نشان داده و برای حکومت و ریاست لَه لَه زدند رأی نخواهیم داد؛ زیرا اینان اساساً از دایره گفتمان انقلاب اسلامی خارجند. این یک معیار مهم و اصلی برای رأی دادن ما خواهد بود.»

سیدمحمد بهار
۰۱ خرداد ۹۲ ، ۱۱:۰۸ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۲ نظر