اشــــــــــراقـی

شبی در خلوت اشراقی خود میهمانم کن ...

اشــــــــــراقـی

شبی در خلوت اشراقی خود میهمانم کن ...

سینـمای اشـراقی در بادی نـظر اصطلاحی عجیب به نظر می رسد. در فرهنگ و ادبیات کـهن فلسـفی و عرفـانی مـا از اشـراقـی و حکمت اشراق سخن به میان آمده است که اساس آن را بر تابش نور و فیوضـات الهـی بر عقول و قلوب آدمیان است.

اما سینــما را که بر مـدار تکنیک و صنـعت و هنـر مـدرن دایـر است، چه نسبتی است با اشـراق و سینـمای اشــراقی ؟

طبقه بندی موضوعی
مسئولان و مقامات هر کشوری بر اساس سیاست ‌های خارجی که دارند، به کشورهای مختلف سفر کرده و با مقامات آن کشور دیدار و گفتگو می‌کنند. حتما مشاهده کرده اید که معمولا بعد از این دیدارها، بازار کنفرانس های خبری و مصاحبه با شبکه ها و خبرگزاری های مختلف داغ می شود.

مسئولین کشور ما هم از این قضیه مستثنی نیستد!

اما تا به حال شده است که از خود سوال کنید که چرا یک مسئول ما وقتی به کشورهای غربی سفر می کند با شبکه های مختلف خبری و خبرگزاری ها مصاحبه می کند و ما از این امتیاز محروم هستیم؟

تا به حال مشاهده کرده اید که ما با یکی از مقامات کشورهای غربی، مصاحبه خبری داشته باشیم؟ رئیس جمهور ما وقتی به سازمان ملل می رود، با هر شبکه ای که فکرش را بکنید مصاحبه میکند ولی ما حتی حق مصاحبه با یک مقام دولتی آمریکا و یا کشورهای اروپایی و ... را هم نداریم؟

ما در داخل کشور به آنها مجوز فعالیت داده ایم. به راحتی اجازه می دهیم که شبکه های غربی در کنفرانس های خبری ما شرکت کنند و سوالاتشان را بپرسند ولی ما تا به حال در کدام کنفرانس خبری آنها شرکت داشته ایم و به ما اجازه مصاحبه داده‌اند؟

بعد از ۴ دور مذاکرات فشرده میان ایران و کشورهای ۱+۵، کاترین اشتون مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در کنفرانس خبری حاضر شد و به سوالات خبرنگاران پاسخ داد. اما از پاسخ به سوال مرتضی غرقی خبرنگار ایرانی که میکروفون به دست آماده طرح سوال خود بود طفره رفت و به سرعت سالن کنفرانس را ترک کرد.

در واقع می توان گفت که آنها ما را «تحریم رسانه ای» کرده اند.

متاسفانه ما رسانه را جدی نگرفته و از آن غفلت کرده ایم و باید این را اعتراف کنیم. رسانه در دنیا یک ابزار قدرتمند به حساب می آید. غربی ها از آن به خوبی استفاده می کنند و ما را تحریم رسانه ای هم کرده اند.

نادر طالب زاده می گوید: « شش سال است که دارم می گویم رئیس جمهور ما نباید با رسانه های خارجی مصاحبه کند. چگونه است که رسانه های غربی می توانند با رئیس جمهور ما مصاحبه کنند، اما ما نمی توانیم با یک مسئول آمریکایی مصاجبه کنیم؟ ما خودمان این تحریم را پذیرفته ایم و متأسفانه اولین کسی هم که این تکبر را می‌پذیرد، خود رئیس جمهور است.»

مگر نمی شود که تحریم رسانه ای آنها را درهم شکنیم؟ مگر در این سی و چهار سالی که از پیروزی انقلاب اسلامی میگذرد و ما را از لحاظ گوناگون تحریم کردند، پیشرفتی نداشتیم؟ تحریم های آنها به فرصت برای ما تبدیل شد. پس چرا در این زمینه کاری نمیکنیم؟

مگر نمی شود قانونی وضع کرد که تنها در صورتی با غربی ها مصاجبه می کنیم که ما هم بتوانیم با آنها مصاحبه کنیم؟

اگر قرار است مواضع کشورمان برای آنها معلوم شود، مگر ما رسانه نداریم؟ راهکار نداریم؟ چرا از ظرفیت شبکه های پرس تی وی و هیسپان تی وی استفاده نمی کنیم؟ جالب است بدانید که در کشور انگلستان ده میلیون نفر، شبکه پرس تی وی را مشاهده میکنند.


طالب زاده می گوید:«در گذشته مسئولین چینی با رسانه های آمریکایی مصاحبه می کردند، اما برعکس آن، امکان پذیر نبود. چینی ها این تکبر رسانه ای غربی ها را شکستند.»

کی قرار است به این روند ذلت پذیری پایان دهیم؟ کی قرار است این تحریم پوشالی آنها را نیز در هم شکنیم؟ مگر ما در برابر دفاع از حقوق هسته ای خود دفاع نکردیم ؟ الان مگر با عزت نیستیم ؟ پس چرا در برابر این حق خود سکوت می کنیم و هیچ اعتراضی انجام نمی دهیم؟ اگر به دنبال حق رسانه ای خود بودیم، الان جایگاه ما در دنیا متفاوت بود.

خودمان مقصریم ...

پرفسور مولانا می گوید :«پذیرفتن این تحریم رسانه ای، بزرگترین حماقت رسانه ای ما ایرانی هاست.»


چــــــــــــــرا؟

و

تا به کـــــــــــــــــــی ؟


پ.ن :

1.به عنوان یک شهروند ایرانی، از رئیس جمهور آینده کشورم، در حوزه رسانه این خواسته رو دارم که برای پایان دادن به این تحریم و اوضاع، تدبیری بیاندیشه.


2. با آشنایی که از مواضع نامزدها دارم، بعید میدونم کسی حاضر به انجام این کار باشه؛ مگر شخص دکتر جلیلی؛ و مطمئن هستم که اگر به پیروزی برسند، آقای طالب زاده که در تیم رسانه ای ایشون هستند، این مطالبه رو پیگیری می کنند.


3. ان شاء الله؛ با رأی به دکتر سعید جلیلی، حماسه ی سیاسی ماندگاری رقم خواهیم زد.


سیدمحمد بهار
۱۹ خرداد ۹۲ ، ۱۷:۱۱ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۷ نظر

صـــرفاً جهــت اطــلاع !!!


وحید یامین پور:

لذتی که در سکوت هست در پروپاگاندا نیست! جلیلی ضد تبلیغ است، کم حرف است، اگر کلمه های «تهدید»، «فرصت» و «سازوکار» را ازش بگیری، نمی تواند جمله اش را تمام کند. کم ارتباط است و سرد، حتی وقتی می خندد هم یخ می کنی. کلاً جلیلی ضد رسانه است. آنها که میخواهند تبیلغش کنند، سردرد میگیرند. احتمالا هیچکس نمی تواند یک جمله ی هیجان انگیز از او بشنود یا اورا وادار کند رفتاری نمایشی انجام دهد.
 
چند شب پیش وقتی تلویزیون از او رونمایی کرد مردم با یک بچه مثبت سربه زیر ولی محکم و قاطع آشنا شدند. احتمالا خیلی ها تلاش کردند بفهمند او چه می گوید، ولی نفهمیدند. اما این همه ماجرا نیست.
 
مخاطبان رسانه خودشان پیام رسانه ای را رمزگشایی میکنند. خیلی اوقات آنها به حرفها گوش نمی دهند بلکه به ترکیبی از حرکات، نشانه ها و واکنشها توجه می کنند. هر کاندیدایی هاله ای رسانه ای دارد - البته نه هاله نور - که ادبیات و سخنان فقط بخشی کوچک از این هاله را تشکیل می دهد.
 
هیچکس نمی تواند انکار کند در رمز گشایی مخاطبان تلویزیونی، نشانگان جلیلی هم نشینی و همسایگی بسیاری با احمدی نژاد دارد. اما هرچه بیشتر میگذرد مردم با یک ورژن متفاوت از یک احمدی نژاد نجیب، کم حاشیه، سرد، قاطع و «دشوار یاب» آشنا می شوند. این یک واقعیت است که جوّ را همین هاله های متفاوت و «دشوار یاب» می سازد. آدمی که نتوان پیش بینی اش کرد و در عین حال در چشمهایش بتوان برق زیرکی و قاطعیت را خواند.
 

اینها را گفتم که دائم از اینکه کاندیدای مورد علاقه تان آنچنان که توقع دارید حرف نمی زند، نگران نباشید.

پ.ن: هدف بنده از گذاشتن این پست راه انداختن حرف ها و بحث های سیاسی نبود؛ بلکه از دوستان انتظار داشتم به نقد و بررسی این نظر در حوزه رسانه (تایید یا مخالفتش مهم نیست) بپردازند؛ و به معنی تایید کامل بنده از مطلب بالا نمی باشد.
سیدمحمد بهار
۰۷ خرداد ۹۲ ، ۲۲:۰۹ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ نظر

همراه تو می شوم


دستانم را به دستانت می دهم 


با تو پیمان می بندم 


هم صدایت می شوم 


برای رسیدن به یک هدف ...




پ.ن : به قول استاد باقرزاده : 

« آنچه مسلّم است، هرگز به آنهایی که در طول ماههای اخیر (و بعضاً سالهای اخیر) عطش خود را برای رسیدن به قدرت نشان داده و برای حکومت و ریاست لَه لَه زدند رأی نخواهیم داد؛ زیرا اینان اساساً از دایره گفتمان انقلاب اسلامی خارجند. این یک معیار مهم و اصلی برای رأی دادن ما خواهد بود.»

سیدمحمد بهار
۰۱ خرداد ۹۲ ، ۱۱:۰۸ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۲ نظر

شبی در خلوت اشراقی خود میهمانم کن

شرابی را که در پیمانه داری بذل جانم کن


سینمای اشراقی در بادی نظر اصطلاحی عجیب به نظر می رسد. در فرهنگ و ادبیات کهن فلسفی و عرفانی ما از اشراقی و حکمت اشراق سخن به میان آمده است که اساس آن را بر تابش نور و فیوضات الهی بر عقول و قلوب آدمیان است.

اما سینما را که بر مدار تکنیک و صنعت و هنر مدرن دایر است، چه نسبتی است با اشراق و سینمای اشراقی ؟

اصطلاح سینمای اشراقی نخستین بار از سوی یکی از انسانهای استثنایی روزگار ما به ظهور آمد و وضع شد. این انسان استثنایی، که همان شهید سیدمرتضی آوینی است، در حالی که با اصطلاح سینمای اسلامی موافق نبود، در گذر زمان به این نتیجه رسید که سینما را به مثابه نحوی تجربه هنری با حقیقت نسبتی است.

از این منظر، ضمن آنکه نمی توان به صرف جمع بندی صوری دیانت و تصاویر سینمایی به سینمای دینی و اسلامی رسید، اما می توان با نحوی تصرف در جوهر تکنیک، که آن نیز بنیادی وجودی و تقربی با مقدمه وجود حق و حقیقت دارد، نهایتاً به مرتبه ای از استعلا و تعالی نایل آمد.

در اینجا هنرمند چنان نسبتی با هستی پیدا می کند که در سیر سلسله مراتب طولی به وجودش نور اشراق می شود و می تابد و حقیقت در قالب تصویر دوربین او متجلی می گردد.

پس هنرمند باید تهذیب نفس کند و سیروسلوک الی الله تعالی در پیش گیرد تا نور اشراق بر جان و پیکر او بتابد.


دل خلـوت اندیشــه یـار اسـت ببینـید

این آینه در شوق چه کار است ببینید

---------------------------------------------------------------------------------------------------

«دیگه حرف زدن بسه» وقت عمله، باید کاری کرد.

حالا هرکس در جایگاه خودش و در حد توان خودش. چون خدا کسی رو بیش از توانش مکلف نکرده؛ (لایکلّف الله نفساً إلّا وسعها) البته مفهوم این آیه اینه که هرکس به اندازه وسع خودش، مسؤول و مکلف است. پس این خیلی مهمّه که هرکس بداند وسعش چقدر است. چون خیلی وقت ها به دلیل عدم شناخت درست از خودمون، از زیر بار خیلی از وظایفمون شانه خالی می کنیم؛ به این بهونه که در حدّ وسع ما نیست.


علی (ع) می فرمایند: «أتزعم أنّک جرمٌ صغیر؟ و فیک انطوی العالم الأکبر» آیا گمان می گنی تو جرم کوچکی هستی، حال آنکه در وجود تو جهان اکبر تنیده شده است؟ حالا اینکه جهان اکبر چیست بماند برای بعد؛ اما خلاصه اش این که وسع ماها اونقدرها هم که گمان می کنیم کم نیست. (و فیک انطوی العالم الأکبر) پس اگر ما عالم اکبر هستیم باید به اندازه عالم اکبر کار کنیم.


دقت کنید! می گم کار کنیم. نه اینکه حرف بزنیم یا بنویسیم. البته من هم قبول دارم که بعضی وقت ها نوشتن و حرف زدن هم خودش کار محسوب می شه؛ اما فقط بعضی وقت ها!


برای همین اگر من هم اینجا می نویسم می خواهم فقط به اندازه ای بنویسم که بشه اسمشو «عمل» گذاشت؛ وگرنه ماشاءالله حرف بسیار است.اون قول و حرفی ارزشمنده که منجر به عمل بشه و فقط اون قولی منجر به عمل میشه که برآمده از اعتقاد آدم باشه و گوینده خودش به آن ایمان داشته باشه. برای همین سعی می کنم حرف هایی را بنویسم که خودم بهش اعتقاد دارم و سعی می کنم بهش عمل کنم.


پ.ن: مقدمه بالا رو با استفاده از نوشته های استاد محمد مددپور و حجه الاسلام سیدکمیل باقرزاده تهیه و تنظیم کردم.



سیدمحمد بهار
۲۶ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۶:۳۶ موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۱ نظر