اشــــــــــراقـی

شبی در خلوت اشراقی خود میهمانم کن ...

اشــــــــــراقـی

شبی در خلوت اشراقی خود میهمانم کن ...

سینـمای اشـراقی در بادی نـظر اصطلاحی عجیب به نظر می رسد. در فرهنگ و ادبیات کـهن فلسـفی و عرفـانی مـا از اشـراقـی و حکمت اشراق سخن به میان آمده است که اساس آن را بر تابش نور و فیوضـات الهـی بر عقول و قلوب آدمیان است.

اما سینــما را که بر مـدار تکنیک و صنـعت و هنـر مـدرن دایـر است، چه نسبتی است با اشـراق و سینـمای اشــراقی ؟

طبقه بندی موضوعی

مقدمه ...

پنجشنبه, ۲۶ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۰۴:۳۶ ب.ظ

شبی در خلوت اشراقی خود میهمانم کن

شرابی را که در پیمانه داری بذل جانم کن


سینمای اشراقی در بادی نظر اصطلاحی عجیب به نظر می رسد. در فرهنگ و ادبیات کهن فلسفی و عرفانی ما از اشراقی و حکمت اشراق سخن به میان آمده است که اساس آن را بر تابش نور و فیوضات الهی بر عقول و قلوب آدمیان است.

اما سینما را که بر مدار تکنیک و صنعت و هنر مدرن دایر است، چه نسبتی است با اشراق و سینمای اشراقی ؟

اصطلاح سینمای اشراقی نخستین بار از سوی یکی از انسانهای استثنایی روزگار ما به ظهور آمد و وضع شد. این انسان استثنایی، که همان شهید سیدمرتضی آوینی است، در حالی که با اصطلاح سینمای اسلامی موافق نبود، در گذر زمان به این نتیجه رسید که سینما را به مثابه نحوی تجربه هنری با حقیقت نسبتی است.

از این منظر، ضمن آنکه نمی توان به صرف جمع بندی صوری دیانت و تصاویر سینمایی به سینمای دینی و اسلامی رسید، اما می توان با نحوی تصرف در جوهر تکنیک، که آن نیز بنیادی وجودی و تقربی با مقدمه وجود حق و حقیقت دارد، نهایتاً به مرتبه ای از استعلا و تعالی نایل آمد.

در اینجا هنرمند چنان نسبتی با هستی پیدا می کند که در سیر سلسله مراتب طولی به وجودش نور اشراق می شود و می تابد و حقیقت در قالب تصویر دوربین او متجلی می گردد.

پس هنرمند باید تهذیب نفس کند و سیروسلوک الی الله تعالی در پیش گیرد تا نور اشراق بر جان و پیکر او بتابد.


دل خلـوت اندیشــه یـار اسـت ببینـید

این آینه در شوق چه کار است ببینید

---------------------------------------------------------------------------------------------------

«دیگه حرف زدن بسه» وقت عمله، باید کاری کرد.

حالا هرکس در جایگاه خودش و در حد توان خودش. چون خدا کسی رو بیش از توانش مکلف نکرده؛ (لایکلّف الله نفساً إلّا وسعها) البته مفهوم این آیه اینه که هرکس به اندازه وسع خودش، مسؤول و مکلف است. پس این خیلی مهمّه که هرکس بداند وسعش چقدر است. چون خیلی وقت ها به دلیل عدم شناخت درست از خودمون، از زیر بار خیلی از وظایفمون شانه خالی می کنیم؛ به این بهونه که در حدّ وسع ما نیست.


علی (ع) می فرمایند: «أتزعم أنّک جرمٌ صغیر؟ و فیک انطوی العالم الأکبر» آیا گمان می گنی تو جرم کوچکی هستی، حال آنکه در وجود تو جهان اکبر تنیده شده است؟ حالا اینکه جهان اکبر چیست بماند برای بعد؛ اما خلاصه اش این که وسع ماها اونقدرها هم که گمان می کنیم کم نیست. (و فیک انطوی العالم الأکبر) پس اگر ما عالم اکبر هستیم باید به اندازه عالم اکبر کار کنیم.


دقت کنید! می گم کار کنیم. نه اینکه حرف بزنیم یا بنویسیم. البته من هم قبول دارم که بعضی وقت ها نوشتن و حرف زدن هم خودش کار محسوب می شه؛ اما فقط بعضی وقت ها!


برای همین اگر من هم اینجا می نویسم می خواهم فقط به اندازه ای بنویسم که بشه اسمشو «عمل» گذاشت؛ وگرنه ماشاءالله حرف بسیار است.اون قول و حرفی ارزشمنده که منجر به عمل بشه و فقط اون قولی منجر به عمل میشه که برآمده از اعتقاد آدم باشه و گوینده خودش به آن ایمان داشته باشه. برای همین سعی می کنم حرف هایی را بنویسم که خودم بهش اعتقاد دارم و سعی می کنم بهش عمل کنم.


پ.ن: مقدمه بالا رو با استفاده از نوشته های استاد محمد مددپور و حجه الاسلام سیدکمیل باقرزاده تهیه و تنظیم کردم.



۹۲/۰۲/۲۶ موافقین ۳ مخالفین ۰
سیدمحمد بهار

نظرات  (۲۱)

دیدیدم. پسندیدیم.

ایشالا موفق باشی.

 

پاسخ:
سلام برادر 
ممنونم، با آرزوی موفقیت روز افزون 

مبارک باشه. با چه نور چشمی هایی مشورتم کردی!!!!
پاسخ:
سلام 
ممنونم! 
تقریبا میشه گفت با همراهی و مشورت یه تیم از اساتید و دوستان راه اندازی شد. 
ایده و دستور کار رو اساتید بزرگواری چون حضرت استاد سالاری و زائری و ... دادند.
شما دوستان هم با نظرات و تجربه هاتون کمکم کردید. 
سپاسگذار

سینــما را که بر مـدار تکنیک و صنـعت و هنـر مـدرن دایـر است، چه نسبتی است با اشـراق و سینـمای اشــراقی ؟
ببینم چه میکنی.
یاعلی
پاسخ:
سلام 
ممنون
پس هنرمند باید تهذیب نفس کند و سیروسلوک الی الله تعالی در پیش گیرد تا نور اشراق بر جان و پیکر او بتابد.

سید جان بسیار عالی شروع کردی

امیدوارم هم چون شیخ اشراق وجود رو در پرده ای از معانی ذهنی ندونی و از پس وجود ذهنی به وجود حقیقی دست پیدا کنی

 یا علی

پاسخ:
سلام اخوی 
ممنونم از لطفت 
به دعای دوستان، ایشالاه که در این راه پر پیچ و خم، موفقیتی حاصل کنیم و خدمتی عرضه کنیم 

سلام

اولا مبارک باشد این صفحه مجازی .

و اما در مورد مطلبت اولا باید ببینیم که منظور از سینمای اسلامی چیست بعد قضاوت کنیم که امکان پذیر است یا خیر . توی این زمینه نظر رفیق رفیق شما(آوینی) یعنی مسعودفراستی رو قبول دارم که میگه ممکنه موضوع یک فیلم به ظاهر اسلامی باشه ولی فیلم اسلامی نباشه!یعنی صرف این که مثلا توی یه فیلم نماز و...به صحنه کشیده بشن دلیل بر اسلامی بودن نیست.درمقابل ممکنه که توی یه فیلم هیچ آیه قرآن ، هیچ حرفی از خدا و... زده نشه(به طورمستقیم)اما فیلم کاملا اسلامی است .

برخی معتقدند که این تکنولوژی مدرن ذات داره و این ذات با اسلام قابل جمع نیست و حرف سینمای اشراقی هم تصرف در این ذات تکنولوژی است. اما چگونه؟

سینمای اشراقی با این تعریفی که کردی یه کم انتزاعی به نظر میرسه!

موفق باشی رفیق . . .

پاسخ:
سلام حمید جان 
بحث سینمای اسلامی این نیست که ما این ظواهر رو حداقل(نماز و روزه و ...) به تصویر بکشیم؛ بحث عمیق تر از این حرفاست. بارها هم رهبر انقلاب این رو مطرح کردند. یه بحث دیگه ای هم که مطرحه، همونطور که در مقدمه هم اشاره شد، باید در جوهر این تکنیک دست برده بشه. خوب این خودش یه نظر دیگه ای هستش و باید عملی بشه که هنوز محقق نشده.

سلام سیدجان
تبریک میگم بهت . انشاالله چرخش برات بچرخه به لطف امام زمان...
سینمای اسلامی رو خود آقا مطرح میکنن که حتما نباید در خصوص مثلا نماز باشه بلکه موضوعاتی مثل عدالت هم در حوزه سینمای اسلامیه
بحث تکنیک هم جالب بود ولی باز نشده بود... از نظرم صحبت کردن در مورد ذات ایزارها تقریبا کار بیهوده ایه و باید تفکیک کنیم. سینما هنره نه ابزار و نتیجه ای که من تا الان گرفتم اینه که فیلم سینمایی هنر ما نیست البته میشه و باید کار کرد ه با گزینش موضوعات خوب) نه مثل فیلم آقای ده نمکی( چون در  دوران گذار هستیم
توجه به این نکته لازمه که خود شهید آوینی هم رفت سراغ مستند و حتی یه دونه فیلم هم نساخت
موفق باشی عزیز
پاسخ:
سلام ابراهیم جان 
سپاس که به ما هم سرس زدی
سینما هنر ما باشه یا نباشه، نمیشه اون رو انکار کرد و از کار کردن در این بخش شونه خالی کنیم. امروزه رسانه به عنوان یکی از قدرتمندترین ابزارها برای انتقال معانی و مفاهیم شده که متاسفانه ما هیچ استفاده ای از این رسانه برای اهداف انقلاب اسلامی نمیکنیم (منظور این بود که اونطور که باید کار کنیم، نمیکنیم). پس باید وارد شد، حالا یکی از این فضاها سینماست که بحث های جدی و عمیقی در این رابطه وجود داره.
من لفظ رهبر معظم انقلاب رو در مطرح میکنم که جای تامل و تفکر داره. می فرمایند : « ملتی که سینما ندارد؛ مثل انسانی است که زبانی از زبان های مورد تفاهم و تکلم را بلد نیست»
در خصوص شهید آوینی هم که فرمودی بحث زیاده؛ ایشون بعد از فرمایش رهبر انقلاب دوباره دنبال مجموعه روایت فتح رفتند و باز کار مستند کردند. این یه معنای این نیست که سینمای اجتماعی رو نفی بکنند. جالبه بدونی  100 صفحه ازفیلم نامۀ فیلم بشارت منجی آقای نادر طالب زاده رو خود شهید آوینی و طالب زاده با هم نوشتند.
۲۷ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۲:۲۴ دانیال اورتگا
سلام.مبارک باشه سید.
انشاالله مطالب جدید تری ببینیم.
daniyelortega
پاسخ:
سلام 
سپاس
سلام
مبارک باشه. ان شاالله که یاعث خیرات زیادی واسه ت باشه. تا ببینیم و تعریف کنیم چقدر پای حرفت می مونی و عمل میکنی.
موفق باشی
یاعلی
پاسخ:
سلام حسن جان 
سپاس
امیدوارم خدا کمک کنه و تا آخر ادامه بدیم
سلام محمد مبارکه انشاء الله

در مورد سینمای اشراقی تنها به همین اکتفا کنم که شهید آوینی معتقد به تصرف جبه دشمن به نفع جبهه خودی بود که از مظاهر اون سینما رو میشه عنوان کرد
با این حرفتم موافقم که تا فیلم ساز ما خودش اشراقی نشده باشه خبری از تحول در سینما نداریم
امیدوارم تو سردمدار این تحول باشی
پاسخ:
سلام ایمان جان 
سپاس
به دعای خیر دوستان

مقوله‏ای که از آن صحبت به میان آورده‏اید، از نظر مفهومی با هم هیچ سنخیتی ندارد. سینما (Cinema) از یک طرف و اشراق (Illumination) از طرف دیگر! یک حوزه در حیطه عمل و حوزه‏ی دیگر در زمینه‏ی تئوری! حیطه اعمال و نظرات مگر نباید در یک راستا باشند؟ اختلافات شرقی و غربی (از بُعد فاصله نه مدنظر است نه از بُعد مفاهیم غربی و شرقی) ما بین مفاهیم و خلق ولدی نامشروع نه تنها ثمری همراه نخواهد بود که حتی در راه دلزدگی حرکت خواهد کرد و نوعی سردرگمی ایجاد خواهد نمود. علاوه بر این، به سبب همین نامشروعیت، مخلوق خلق الساعة شما، از ماترک شما (علم باشد یا معرفت، اشراقی باشد یا صدرایی) هرچند هم که گرانبها و قیمتی باشد ذرة المثقالی به ارث نخواهد برد. سینما، سینماست. قالب عملی شما ماهیت و حقیقت را تغییر نخواهد داد چه برسد به اینکه الفاظ را در برابر آن پس و پیش و بالا و پایین کنید و از هر تغییر تفسیری دلپسند خود ارائه دهید.

پاسخ:
سلام 
در جواب شما عرض کنم که بالاخره این هم یه نظریه است و تاحالا کسی بهش نپرداخته. بالاخره باید کار کرد. همین نظریه ها هستن که به عمل می پیوندند. بنده خودم هم تازه به این وادی تازه ورود کردم.
نکته دیگه، فالب ساخت فیلم رو در نظر بگیر، یه ساز و کاری داره، کی این ساز و کار رو نوشته؟ غرب. چرا باید مدل اون باشه؟ ما تو جوهرش دست می بریم، قالب رو عوض میکنیم، اون وقته که دیگه بهش نمیگن سینما. میگن سینما یعنی حرف ما و ساختار ما. بحث محتوا رو نمیخوام بکنم که چی باید باشه. این اندکی بود در باب قالب و ساختار و جوهره.
مایل بودی حضوری صحبت میکنیم 

سلام

وبلاگت مبارک(به اصطلاح دوستان)

تا اونجا که میدونم شهید آوینی معتقد به سینمای مستند بودند نه اون چیزی که الن در جامعه ما وجود داره...

 

سینما هم یک رسانه هست که چندین حواس آدم رو همزمان به کار میگیره....

که شاید مهمتر از حواس ذهن باشه...

شاید بشه به مسیر دادن این رسانه برای شکل دهی ذهنی خدایی استفاده کرد

یا علی

پاسخ:
سلام امیر جان 
ممنون 
در مورد قسمت اول صحبتت، ذیل نظر ابراهیم، بحثی کوتاه رو عرض کردم.
مایل بودی مطالعه کن
خداوند نصرت دهد.
پاسخ:
ان شاء الله
تغییر محتوای فرضی باید در قالب خاص خودش باشد. هر ظرفی مظروف خودش را می‏خواد. ظرف ساخته شده را که نمی‏شود تغییر شکلش داد.
پاسخ:
شهید آوینی در مقاله جادوی پنهان و خلسه نارسیستی بیان می کند:

یکی از احکام مشهوری که درباره سینما و تلویزیون عنوان می شود این است که «اینها ظرفهایی هستند که هر مظروفی را می پذیرند؛ اینها «ابزار» هستند و این ما هستیم که باید از این ابزار درست استفاده کنیم». ...
و کسی هم از خود نمی پرسد که اگر اینچنین بود، چرا ما بعد از یازده سال از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران هنوز نتوانسته ایم از تلویزیون و سینما آنچنان که شایسته است استفاده کنیم.

...این امر پیش از آنکه به برنامه های تلویزیون ارتباط پیدا کند به آن «جادوی پنهان» یا «بار ناخودآگاه» ارتباط دارد که در ذات تلویزیون نهفته است و اینکه نظام زندگی ما اکنون ضرباهنگ خویش را نه از «دین» که از «تکنولوژی» می گیرد.

... اثرات تکنولوژی در قلمرو عقاید و مفاهیم حادث نمی شود، بلکه الگو های احساسی را بدون مقاومت و به طور مستمر تغییر می دهد.

اگه مایل بودی مقاله رو از وبلاگ محمد جواد دنلود کن یا بگو برات بفرستم.
خیلی خوب بود 
ترشی نخوری یه چیزی میشی
پیشنهاد می کنم این مستند رو ببینی:
http://kaaqaz.blog.ir/1392/02/31/mirasealberta2
پاسخ:
سلام 
حتماً
دارم تهیه میکنم

محمدطه باهات موافقم. البته با آخرین نظرتا!!!

با سیدممد یکم به روز کن بابا.

پاسخ:
سلام 
چشم قربان، خیلی سرم شلوغه، حتماً این کار رو خواهم کرد.
آقا خیلی خوشحال شدیم هم مطالب خوب و قابل استفاده و هم  صفحه وبلاگتون زیبا بود . ان شاالله به همین شور و اشتیاق ادامه پیدا کند.   دوستدار شما اَبُ الحُسنا
پاسخ:
سلام 
متشکرم اباالحسنا 
خوشحال شدیم زیارتتون کردیم

به محمد رضا:

نظر اول و نظر آخرم هردو در یک خط هستند.

اتوبوس از مقصد به مبدأیی می ره. من وسط راه سوار شدم وسط راه هم پیاده محمدطه جان. به هر حال همون نظر آخریتو، قبول دارم. در ضمن من چشمام آستیگماته!!!!

[خنده با دندون]  اینجا شکلک نداره خب.

اوه اوه، ببخشید از یه مبدأ به یه مقصدی میره. بلیطم رفت و برگشت بود احتمالاً.
سلام استاد روز بخیر
شکر خدا بالاخره من موفق شدم به زیارت قبرشهید آوینی...
پیگیر وبلاگ و مطالبش هستم و یه کم مخالف.... در کل موفق باشید استاد
پاسخ:
سلام 
خدارو شکر
خوشحال میشم انتقادات و نکات خودتون رو در مورد مسائلی که نوشته میشه، بیان کنید.
از هرگونه انتقاد سازنده در جهت پیشرفت و رشد (خودم و سایرین) استفاده میکنم.
موفق باشید

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی